به گزارش مشرق، بازی
فینال لیگ قهرمانان اروپا، امشب در شرایطی برگزار می شود که بایرن مونیخ در
خانه خودش برای کسب عنوان قهرمانی می کوشد و چلسی باید جام را از مونیخ به
لندن ببرد.
بایرن مونیخ تا به حال 4 بار فاتح لیگ قهرمانان اروپا شده اما چلسی هیچ گاه موفق به فتح این جام نشده است. بنابراین، از چشم اندازی تاریخی، به نظر می رسد که چلسی بیش از بایرن مونیخ به کسب این جام نیاز دارد.
از سوی دیگر، چلسی امسال جام ذفی انگلستان را برد اما بایرن مونیخ به رغم بازی های بسیار خوبش در این فصل فوتبال اروپا، نه بودنس لیگا را برده است نه جام حذفی آلمان را. بنابراین، با توجه به حوادث فصل جاری، به نظر می رسد که فتح لیگ قهرمانان اروپا، برای بایرن ضرورت بیشتری دارد.
هر چند که برگزارشدن این فینال تاریخی در آلیانس آره نا، ظاهراً به سود بایرن است اما سابقه بایرن مونیخ نشان می دهد که این تیم در بازی های خانگی، چندان هم موفق نیست. بایرن مونیخ بارها پیش آمده است که در خانه خود مغلوب تیمی شده و در بازی برگشت حریف را برده و در مجموع به دور بعد صعود کرده است. شکست در برابر بورسیا دورتموند در بوندس لیگا، آخرین ناکامی بزرگ مونیخی ها در خانه بود. پس چه بسا که فینال مونیخ به زیان مونیخی ها باشد.
نقطه
قوت دیگر چلسی، روحیه تسلیم ناپذیری بازیکنان و بویژه سرمربی این تیم،
روبرتو دی متئو، است. دی متئو که در آغاز فصل جاری، دستیار مربی درجه سومی
به نام ویلاش بواش بود، پس از کناررفتن بواش، چونان ستاره ای بدرخشید و ماه
مجلس فوتبال اروپا شد. میل به پیروزی و شکست ناپذیری روحی، شاید بارزترین
ویژگی دی متئو باشد؛ خصلتی که یوپ هاینکس در فینال جام حذفی آلمان، در بازی
بایرن و دورتموند، به کلی فاقد آن بود.
نقطه قوت دیگر چلسی، دیدیه دروگبا است. همان طور که روز گذشته آرسن ونگر هم گفت، دروگبا بی تردید برگ برنده دی متئو است. اگر ضعف بایرن مونیخ در قلب خط دفاعی را در نظر بگیریم، می توانیم بگوییم که چاسی با دروگبا شانس قابل توجهی برای قهرمانی در فینال مونیخ دارد.
اما چه نشانه هایی برای برد بایرن در بازی امشب وجود دارد؟
شاید مهمترین نشانه، روند رو به رشد و بالنده فوتبال آلمان در شش سال گذشته باشد. فوتبال آلمان پس از افت فاحش اش در سال های 1996 تا 2004، از سال 2006 به روزهای پرشکوه گذشته بازگشت و ستاره های جوانش، یکی پس از دیگری، در آسمان فوتبال اروپا درخشیدند. این روند بوِزه از جام جهانی 2010 به این سو شدت گرفته است.
همین که پدیده جام جهانی 2010، توماس مولر، بازیکن ذخیره بایرن مونیخ است، به خوبی می توان به پتانسیل بالای بایرن پی برد.
از این نکته کلی که بگذریم، باید گفت که یوپ هاینکس در قیاس با دی متئو، مربی تاکتیک آشناتری است. هاینکس شاید اراده و جاه طلبی فراوان دی متئو را نداشته باشد ولی تدبیر و پختگی تاکتیکی یشتری دارد و این ویژگی او در دو بازی بایرن مونیخ و رئال مادرید به خوبی مشهود بود.
آرین روبن و فرانک ریبری، از دیگر نقاط قوت بایرن مونیخ هستند. این دو بازیکن می توانند بایرن را برای پنجمین بار قهرمان اروپا کنند.
بایرن مونیخ در بازی با رئال مادرید ثابت کرد که می تواند با تکیه بر خط هافبکش، بازیکنان میانی حریف را کم تاثیر کرده و قدرت خلق موقعیت را از آنها بگیرد. رئال مادرید در دو بازی رفت و برگشت با بایرن، در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا، سه گل زد ول بیش از سه فرصت گل هم نتوانست خلق کند! این امر به خوبی نشان می دهد که مونیخی ها تبر خاصی در از کار انداخت خط میانی حریف دارند.
پیتر چک و مانوئل نویر نیز جزو امیدهای اصلی هر دو تیم برای کسب عنوان قهرمانی اند. مانوئل نویر در بازی با دورتموند نشان داد که هنوز چیزهایی مهمی از تجربه و مدیریت محوطه هجده قدم کم دارد. چک از این حیث بر او برتری دارد.
به علاوه، پیتر چک در دوبازی رفت و برگشت با بارسلونا، فشار زیادی را تحمل کرد و نشان داد که این روزها در اوج آمادگی است و در درون دروازه، هر کاری از او برمی آید.
اما مانوئل نویر، برخلاف حساسیت بازی، در دو بازی رفت و برگشت بایرن در برابر رئال مادرید، فشار چندانی تحمل نکرد.
با این حال اگر کار به ضربات پنالتی بکشد، احتمالاً نویر بهتر از چک عمل می کند. علاوه بر فیزیک بدنی بهتر، نویر نسبت به چک شم بهتری در تشخیص جهت ضربه پنالتی دارد.
باید افزود که آلمانی ها متخصص ضربات پنالتی اند. اگر فینال جام ملتهای اروپا در سال 1976 را نادیده بگیریم، انها همیشه کامیابان ضربات پنالتی بوده اند. آخرین قهرمانی بایرن مونیخ در لیگ قهرمانان اروپا نیز در ضربات پنالتی حاصل شد ( سال 2001 در برابر والنسیا).
بنابراین چلسی باید بکوشد که کار را در 90 دقیقه و یا جداکثر تا پیش از دقیقه 120 تمام کند و گر نه در ضربات پنالتی، آن هم در حضور انبوه تماشاگران مونیخی، کار شاگردان دی متئو بسیار سخت خواهد بود.
منبع:عصر ایران
بایرن مونیخ تا به حال 4 بار فاتح لیگ قهرمانان اروپا شده اما چلسی هیچ گاه موفق به فتح این جام نشده است. بنابراین، از چشم اندازی تاریخی، به نظر می رسد که چلسی بیش از بایرن مونیخ به کسب این جام نیاز دارد.
از سوی دیگر، چلسی امسال جام ذفی انگلستان را برد اما بایرن مونیخ به رغم بازی های بسیار خوبش در این فصل فوتبال اروپا، نه بودنس لیگا را برده است نه جام حذفی آلمان را. بنابراین، با توجه به حوادث فصل جاری، به نظر می رسد که فتح لیگ قهرمانان اروپا، برای بایرن ضرورت بیشتری دارد.
هر چند که برگزارشدن این فینال تاریخی در آلیانس آره نا، ظاهراً به سود بایرن است اما سابقه بایرن مونیخ نشان می دهد که این تیم در بازی های خانگی، چندان هم موفق نیست. بایرن مونیخ بارها پیش آمده است که در خانه خود مغلوب تیمی شده و در بازی برگشت حریف را برده و در مجموع به دور بعد صعود کرده است. شکست در برابر بورسیا دورتموند در بوندس لیگا، آخرین ناکامی بزرگ مونیخی ها در خانه بود. پس چه بسا که فینال مونیخ به زیان مونیخی ها باشد.
نقطه قوت دیگر چلسی، دیدیه دروگبا است. همان طور که روز گذشته آرسن ونگر هم گفت، دروگبا بی تردید برگ برنده دی متئو است. اگر ضعف بایرن مونیخ در قلب خط دفاعی را در نظر بگیریم، می توانیم بگوییم که چاسی با دروگبا شانس قابل توجهی برای قهرمانی در فینال مونیخ دارد.
اما چه نشانه هایی برای برد بایرن در بازی امشب وجود دارد؟
شاید مهمترین نشانه، روند رو به رشد و بالنده فوتبال آلمان در شش سال گذشته باشد. فوتبال آلمان پس از افت فاحش اش در سال های 1996 تا 2004، از سال 2006 به روزهای پرشکوه گذشته بازگشت و ستاره های جوانش، یکی پس از دیگری، در آسمان فوتبال اروپا درخشیدند. این روند بوِزه از جام جهانی 2010 به این سو شدت گرفته است.
همین که پدیده جام جهانی 2010، توماس مولر، بازیکن ذخیره بایرن مونیخ است، به خوبی می توان به پتانسیل بالای بایرن پی برد.
از این نکته کلی که بگذریم، باید گفت که یوپ هاینکس در قیاس با دی متئو، مربی تاکتیک آشناتری است. هاینکس شاید اراده و جاه طلبی فراوان دی متئو را نداشته باشد ولی تدبیر و پختگی تاکتیکی یشتری دارد و این ویژگی او در دو بازی بایرن مونیخ و رئال مادرید به خوبی مشهود بود.
آرین روبن و فرانک ریبری، از دیگر نقاط قوت بایرن مونیخ هستند. این دو بازیکن می توانند بایرن را برای پنجمین بار قهرمان اروپا کنند.
بایرن مونیخ در بازی با رئال مادرید ثابت کرد که می تواند با تکیه بر خط هافبکش، بازیکنان میانی حریف را کم تاثیر کرده و قدرت خلق موقعیت را از آنها بگیرد. رئال مادرید در دو بازی رفت و برگشت با بایرن، در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا، سه گل زد ول بیش از سه فرصت گل هم نتوانست خلق کند! این امر به خوبی نشان می دهد که مونیخی ها تبر خاصی در از کار انداخت خط میانی حریف دارند.
پیتر چک و مانوئل نویر نیز جزو امیدهای اصلی هر دو تیم برای کسب عنوان قهرمانی اند. مانوئل نویر در بازی با دورتموند نشان داد که هنوز چیزهایی مهمی از تجربه و مدیریت محوطه هجده قدم کم دارد. چک از این حیث بر او برتری دارد.
به علاوه، پیتر چک در دوبازی رفت و برگشت با بارسلونا، فشار زیادی را تحمل کرد و نشان داد که این روزها در اوج آمادگی است و در درون دروازه، هر کاری از او برمی آید.
اما مانوئل نویر، برخلاف حساسیت بازی، در دو بازی رفت و برگشت بایرن در برابر رئال مادرید، فشار چندانی تحمل نکرد.
با این حال اگر کار به ضربات پنالتی بکشد، احتمالاً نویر بهتر از چک عمل می کند. علاوه بر فیزیک بدنی بهتر، نویر نسبت به چک شم بهتری در تشخیص جهت ضربه پنالتی دارد.
باید افزود که آلمانی ها متخصص ضربات پنالتی اند. اگر فینال جام ملتهای اروپا در سال 1976 را نادیده بگیریم، انها همیشه کامیابان ضربات پنالتی بوده اند. آخرین قهرمانی بایرن مونیخ در لیگ قهرمانان اروپا نیز در ضربات پنالتی حاصل شد ( سال 2001 در برابر والنسیا).
بنابراین چلسی باید بکوشد که کار را در 90 دقیقه و یا جداکثر تا پیش از دقیقه 120 تمام کند و گر نه در ضربات پنالتی، آن هم در حضور انبوه تماشاگران مونیخی، کار شاگردان دی متئو بسیار سخت خواهد بود.
منبع:عصر ایران